اگر یادمان باشد؛ در روزهای هفتم و هشتم ماه می ۲۰۱۱، نشستی با عنوان «ایران از همه ما مهمتر است» از سوی «شبکه سکولارهای سبز ایران» و به میزبانی شاخه تورنتوی این شبکه در تالار اجتماعات هتل «پارکوی شرایتون» واقع در حومه شهر تورنتوی کانادا، برگزار شد.
این اولین نشست سکولارهای سبز از آغاز تاسیس این گروه بود، چنانکه حاضرین در این نشست با ذوق و شوق فراوان از همگرایی و چشم انداز موفقیت آمیز اپوزیسیون سبز سخن میگفتند، حتی ابراز احساسات آقای نوری علاء، اشک حضار را درآورد!
رضا حسینبر، رئیس شورای هماهنگی سکولارهای سبز، راز موفقیت شبکه را اینگونه عنوان کرد که: «ما تصمیم گرفتهایم کارهایی را که دیگران انجام ندادند و در نتیجه موفق نشدند انجام بدهیم»
او گفت ما شکستهای سی و دو سال اخیر سازمانها و گروههای مختلف سیاسی را تکرار نخواهیم کرد و از آنها عبرت خواهیم گرفت و راهی دیگر و کاملا تازه را پی خواهیم گرفت که مطمئنا قرین موفقیت خواهد بود.
دکتر فرخ زندی رییس شاخه تورنتوی «شبکه سکولارهای سبز ایران» گفت: ما در مبارزهمان با رژیم جمهوری اسلامی خود را سربازانی میدانیم که هدفشان کمک به تشکیل سکویی است که تمام نیروهای سکولار مخالف جمهوری اسلامی در آن جان بگیرند.
اسماعیل نوری علاء، از موسسان شبکه سکولارهای سبز، که بگفتۀ سایت سکولارهای سبز «به وضوح دستخوش احساسات خود شده بود» در مقابل تریبون قرار گرفت و اظهار داشت: من این را میدانم که اگر ما در شب گیر کردهایم تنها علاج درد ما طلوع صبح است. ما ناگزیریم که یک آلترناتیو اختراع کنیم؛ حتی اگر خدا این کار را نکرده باشد!! ما فکر میکنیم اعلامیه دادن و افشا کردن چیزی جز وقت تلف کردن نیست.
وی در بخش پایانی سخنانش گفت: «امیدوارم این همایش اگر هیچ کمکی نکرده باشد حداقل ما را به خودمان شناسانده و با یکدیگر آشتی داده باشد».
عاقبت اما اینچنین نشد و شکستهای پیاپی، چیزی جز حسرت و افسوس برای نیروهای سیاسی اپوزیسیون برجای نگذاشت. کافی بود تا میهمانان سالن جلسۀ تورنتو را ترک کنند تا قائلهی اختلاف و شاخ و شانه کشیدنهای همیشگی باز از سر گرفته شود.
بقول رضا حسین بر اینبار کاری شد کارستان که در تاریخ اپوزیسیون ایران بیسابقه بوده است، اما این انتقاد به ایشان وارد است که باز بهمان راه رفت و چرا داستان باز هم تراژدی ناکامی بود و شکست، باز هم آغاز و پایانی دیگر، اما چرا تاریخ تکرار میشود و چرا عبرت آموز نیست؟
فرخ زندی در اوهام سکویی بود برای قدرت نمایی نیروهای سکولار، اما هیچگاه به این درک نرسید که آرمان گرایی و خیال پردازیهای اپوزیسیون بر بالای این سکو چنان هوش از سرش ربوده که خزیدنهای آشکار و پرشتاب خود به سمت پرتگاه را انکار میکند.
در غوغا و همهمهی نشست تورنتو گویا قوۀ خیالبافی و بگفتۀ سایت سکولارهای سبز چنان شور احساسات حاضرین را غرق در تخیلات نموده بود که عقلانیت و واقع گرایی را فدای طنزبافیهای رضا حسین بر و ضرورت آلترناتیوسازی اسماعیل نوری علاء بکنند و از درک این مسئله عاجز بمانند که خطر سقوط این سیاست عجول و بی مهابا بیش از آن است که بتوان از اقتدار و مدیریت آن سخن گفت.
نشست تورنتو پایان یافت، آلنترناتیوی شکل گرفت سکولار و اسماعیل علاء خدایش بود و نظریه پرداز و ایده گذارش رضا حسین بر، فرخ زندی و دیگر همفکران.
اما تجویز علاج اسماعیل نوری علاء برای رهایی ازین مخمصه و گریز از شب، بازهم گارکر نیفتاد و موجب آغاز و هجومی از انتقادات از سوی دگراندیشان و اصول گریزی هرچه بیشتر محافظه کاران گردید.
در جلسۀ تورنتو بحثی درمیگیرد مبنیبر مشارکت دادن ملیتها و گروههای قومی در شبکه سکولارهای سبز، بر همین روال قرار بر این میشود که در این مورد تا پیش از تشکیل جلسۀ بعدی در کلن آلمان، اعضای شبکه به توافق نهایی برسند.
پس از این نشست رضا حسین بر، هیئتی را مأمور مذاکره با حزب دمکرات کردستان ایران و کنگره ملیتهای ایران فدرال کرد.
این مذاکرات پس از مدت اندکی بدلیل بالا گرفتن اختلافات با تصمیم اسماعیل نوری علا متوقف میشود.
رضا پهلوی با رضا حسین بر تماس گرفته و خواهان مذاکره با سکولارهای سبز میشود. حسین بر هم بهمراه آرمان نجم و علی صالح زاده برای مذاکره به پاریس میروند. نهایتا رضا پهلوی بنا بر تعهد به اسلاف پادشاهی خود بر موضع نفی فدرالیزم اصرار میورزد.
رضا پهلوی نهایت سعی خود را بر این میدارد که مانع از همبستگی کنگره فدرال با سکولارهای سبز شود، طبق همین برنامه با چند تن از اعضای این گروه تماس برقرار نموده و نفوذ خود در شبکه سکولارهای سبز را گسترش میدهد.
در 11 دسامبر 2011 انتخابات شورای جدید هماهنگی انجام میشود و چند تن به اعضای شبکه افزوده میشوند، که مواضعی همراه با رضا پهلوی دارند.
در این میان پس از کش و قوسهای فراوان «جلسۀ کلن» در ماه دسامبر تشکیل میشود، که رئیس جدید انجمن کلن و رئیس قبلی انجمن در آن شرکت داشته و هردو علیه فدرالیسم اعلام موضع میکنند.
همچنین برخی از اعضای شبکه با انتشار مقاله و مصاحبههایی در رد مواضع شبکه جبههگیری میکنند.
رضا حسین بر در توصیف نشست تورنتو گفته بود؛ «امید به آینده بسیار قوی بود و هر کس در خود انرژی تازهای برای مشارکت در آینده احساس میکرد». اما گویا تعامل میان اعضا سرکشتر از آنست که بتواند حتی برای چند روز دوام یابد، چنانکه طبق توضیحات شبکه سکولارهای سبز، بدلیل عدم پایبندی برخی از اعضا بر موازین پیشین و مصوب گروه، جلسه عملا به دو جناح فدرال خواه و سلطنت طلب تقسیم میشود، درگیریهای لفظی و اتهام افکنیها و اعتراضات شدت میگیرد و فضای نشست به شدت متشنج میشود.
سکولارهای سبز میگویند به همین دلیل در این جلسه هیچگونه نتیجهگیری و تصمیمی حاصل نشد.
آرمان نجم که تحت نفوذ رضا پهلوی است به بند اعتقاد به فدرالیزم در شرایط مذاکره اعتراض نموده و شورای هماهنگی شبکه سکولارهای سبز را متهم به گروهی با روحی افلاطونی میکند.
دو روز بعد جلسهای برای بررسی ادعاهای ارمان نجم تشکیل میشود. در سایت این گروه آمده است: «این جلسه که به مدت هفت ساعت به طول انجامید نیز با تشنج بسیار همراه بود و هیچگونه نتیجه از آن حاصل نشد و در نتیجه صورتجلسهای هم برای تنظیم نگردید».
در تاریخ 19 فوریه رضا حسین بر جلسهای تشکیل میدهد و ادعاهای 5 تن از اعضای مخالف را رد و آقای نوری علاء نیز پیرو همین جلسه معترضین را تهدید به تعلیق عضویت مینماید.
نجم طی نامه بلندی استعفای خود از شبکه را اعلام داشته و در عین حال متذکر شده همراه با استعفایش، انجمن سکولارهای سبز برلین نیز منحل میشود.
در پی آن 4 تن دیگر از اعضا نیز از عضویت در شبکه استعفا میدهند و در ادامه انجمن کلن سکولارهای سبز نیز منحل میشود.
در حین اینکه بحث و جدلهای بسیاری در میگیرد و پس از پایان جلسه متشنج کلن، برخی از مخالفین فدرالیزم و از جمله لیبرال دموکراتها، اسماعیل نوری علاء را مورد سیل انتقادات خود قرار میدهند.
اکبر کرمی، از مخالفین فدرالیزم خطاب به اسماعیل نوری علا میگوید؛ شناخت شما نسبت به مسئلهء فدرالیسم مانند درک شما از سکولاریسم ناقص و نسبی است، شما پیامبرگونه مطالب را ناقص و اشتباه مطرح میکنید و انتظار دارید که دیگران آنرا هم بدون چون چرا و عاری از هر گونه انتقاد بپذیرند، ولی از هر گونه مناظره و گفتگو سر باز میزنید. وی در پایان میگوید؛ «لطفأ عامل دست تجزیهطلبان نشوید، وگرنه با شدت بیشتر با شما برخورد خواهد شد».
و این تمام ماجرا نیست...
ادامه دارد...
میرسوبان بلوچ - 6 مارس 2012
mirsouban@hotmail.com
میخواین ادامه این مطلب تکراری رو براتون بگم که با اندکی تغییرات به اسم خودتون می زنید