گزارشگر ویژه کمیته حقوق بشر در سازمان ملل "احمد شهید" در گزارش اولیه خود ادعاهایی را در خصوص نقض حقوق بشر در ایران مطرح کرده است که با نگاهی اجمالی به این گزارش بنظر می رسد بسیاری از موارد آن از روی غرض ورزی بوده است.
بطور مثال، در گزارش احمد شهید در خصوص وضعیت زنان در ایران آمده است:
«جمهوری اسلامی ایران پیمان نامه حقوق مدنی و سیاسی را بدون شرط تصویب کرده که نمایانگر حسن نیت برای ترویج و حفاظت از توانایی زنان برای بهره مندی از تمام حقوق مدنی و سیاسی که در این پیمان نامه تصریح شده می باشد. در حالیکه ماده 20 قانون اساسی ایران می گوید: همه افراد ملت اعم از زن و مردم یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند. بحث تفسیر قوانین شریعت و چگونگی همخوانی آن با برابری جنسیتی موضوع گفت و گوی مداومی بین دولت و فعالان حقوق زنان می باشد.
گزارشگر ویژه بر این باور است که ظرفیت دولت برای ایجاد دموکراسی، چند صدایی و برابر جنسیتی به طور جدی از طریق سرکوب فعالان که برای ارتقا این گفت و گو تلاش می کنند نادیده گرفته شده است.»
بر طبق گزارش احمد شهید بر حسن نیت ایران در ترویج فرهنگ مشارکت همگانی بدون در نظر گرفتن جنسیت هیچگونه تردیدی نیست.
اما ادعاهای دیگر مطرح شده در این گزارش آکنده از اکاذیب و گمانه زنی هایی است که تماما از منابعی همچون احزاب رادیکال و تجزیه طلب و بر مبنای اهداف آنان جمع آوری شده است. این در حالی است که بر پایه منابع بین المللی که اخیرا شبکه خبری بی بی سی فارسی نیز به آن اشاره نمود، ایران نسبت به سایر کشورهای جهان بالاترین آمار برابری جنسیتی و همچنین بیشترین حضور زنان و دختران در نظام آموزشی خود را دارد، بطوریکه بر اساس این آمار به نسبت هر پنج مرد، شش زن در مقاطع مختلف آموزشی ایران تحصیل می کنند بدون آنکه محدودیتی برای حضور آنان ایجاد شده باشد.
مجلس شورای اسلامی که بالاترین رکن قانون گذاری ایران است هم اکنون 13 کرسی برای زنان دارد و همچنین وزارت خانه بسیار مهمی همچون وزارت بهداشت را یک خانم ایرانی عهده دار است. با مقایسه وضعیت حضور و مشارکت اجتماعی زنان در ایران با کشورهای همسایه و ممالک سلطنتی عربی به وضوح در خواهیم یافت که چه تفاوت فاحشی در این بین وجود دارد.
اتهام نقض حقوق زنان به ایران در حالی مطرح می شود که در کشورهایی همچون عربستان زنان به جرم رانندگی محاکمه می شوند و یا حتی زمانی که بیمار باشند و قیم مرد نداشته باشند، هیچ بیمارستان و پزشکی حق پذیرش آنان را ندارد، و یا واقعیت هایی آنچنان تحقیر آمیز که یک زن مسن برای مسافرت در صورت نبود شوهرش می بایست از پسر بچه کوچک خود اجازه نامه کتبی داشته باشد!!
با بررسی جوامع ایران و عرب، ضروری می نماید با نگاه واقع بینی اندیشید که در خصوص معنای آزادی، تفاوت میان ایران و جوامع عربی تا چه حد است.
نتیجه جنگ آمریکا در خاورمیانه بیش از 225 هزار کشته از زنان و کودکان و نظامیان تنها در کشورهای عراق، افغانستان، پاکستان و یمن بوده است.
براساس گزارشی که از شبکه های خبری پخش گردید، آمریکا بالاترین آمار آزار و اذیت کودکان در جهان را دارد، حتی وضعیت آنچنان به وخامت گراییده و آمارها حاکی از آن است که هر پنج ساعت یک کودک در آمریکا بعلت نقض حقوق انسانی، جان خود را از دست می دهد.
پاکستان تقریبا نیمی از ارتش خود را در ایالت بلوچستان مستقر نموده و با همکاری نیروهای آمریکایی بیش از 50 سال است که به قتل و عام و ویرانی خانه های مردم بلوچ می پردازد.
افراطیگرایان منتسب به سازمان اطلاعات پاکستان بدون احساس محدودیت به کشتار شیعیان این کشور می پردازند، چنانکه کویته مرکز پاکستان به مقر سازماندهی شبه نظامیان طالبان و شورای حاکمیت طالبان و تاخت و تاز آنان و مسلخگاه مخالفین ملی گرا و شیعه مذهبان تبدیل شده است.
تاجیکستان دائما در حال محدود کردن آزادیهای مذهبی است و مردم خود را از رفتن به مساجد و پرداختن به امور مذهبی باز می دارد، اخیرا "اورونبای عثمان اف" خبرنگار تاجیکی به جرم عضویت در یک حزب اسلامی به سه سال حبس محکوم شد.
با لحاظ همه این جوانب و آنچه از فاحش ترین موارد حقوق انسانی که در پیرامون ایران و در کشور مدعی دموکراسی جهان، ایالات متحده، رخ می دهد چرا تاکنون شورای حقوق بشر سازمان ملل حتی یکبار هم گزارشگری برای بررسی آنچه بیان گردید تعیین ننموده است؟
براستی چرا متحدین ایالات متحده از مصونیت همه جانبه از پیگیری های قضایی و کیفری و تحقیق و تفحص سازمان های حقوقی بین المللی برخوردار هستند و دیگر کشورها می بایست دائما تاوان ادعاهای واهی یکجانبه را بپردازند؟
آیا مواضع اتخاذ شده کاملا سیاسی و هدفمند و یک توهین آشکار به شعور ملت ایران نیست؟
میرسوبان – 03/12/2011
ارتباط با نویسنده : mirsouban@hotmail.com