اپوزیسیون در ترازوی نقد

با تمام باوری که به احزاب و نقش موثر آنان در جهت دهی به ابعاد و افکار جامعه دارم، اما با نگاهی دلسوزانه و واقع بینانه به عملکرد و رویکرد اپوزیسیون بلوچ و سیاستی نامعقول که با تأسف ، آنان را از حقیقت وجودی اهداف و آرمان های جمعی بلوچ به دور نگه داشته است، باورهایی که با گذر زمان از سیر تاریخی، امروز نمود بیشتری یافته و فرزندان بلوچ را به خودباوری و عدم تکیه به بیگانگان رسانده است، نتایج این فعالیت چندین ساله با ناکارآمدی و اصول ضعف و ناشایستگی فراوان مشهود است.

لذا هرچند که این مسئله برای رجال حزبی ما غیر قابل پذیرش و ناگوار باشد، چرا که در پشت دیوارهای پولادین خودبینی، آسوده و هیچ نظر مخالفی را به خود راه نداده و معصوم نما و حق پندار و هیچگونه خطایی را شایسته خود نمی دانند، که البته آنان با سلاح آماده برچسب زنی مزدوری، گویا که خیالشان را راحت می کنند، اما بنده به همه آنانی که قلبشان برای این آب و خاک و سرزمین می تپد و به سعادت و جایگاه برزای (بلند) این وطن می اندیشند، توصیه دارم بدون هیچگونه هراسی و با شجاعت و صراحت کامل، افکار و سیاست های مخرب و مضر برای جامعه بلوچ را مورد کاوش و نقد قرار دهند و آن را در مقابل بینش روشن و حقیقی جامعه و مردم بسنجند. با این مقیاس سنجی ها این موضوع شفافیت می یابد که گفتار و رفتار ساختارشکن، بنیادگرایی مذهبی و جوسازی های حزبی و سیاسی در بلوچستان امروز رنگ باخته است.

باید بگویم هر آن فرد بلوچ و دارای وجدان بیدار که بار مسئولیت و تعهد در قبال این جامعه و مردم را بر دوش خود احساس می کند، ارجح ترین امر جز این نیست که بیش از هر مسئله، مصالح و منافع اجتماعی مردم را در نظر داشته و به مباحث مطرح شده واقف گردیده و توجه عام و خاص جامعه متشتت بلوچستان را بدان سو معطوف دارند.

اگر بی پرده و با تکیه بر حقایق سخن بگوییم، باید گفت جریان های حزبی تاکنون جرم عظیمی را نسبت به فرزندان دیروز و امروزین بلوچستان مرتکب گردیده اند، زیرا این شیوه و راهبرد حزبیون همواره منافع شخصی و مطالبات درون جناحی خود را ارجحیت داده و به احساسات و عواطف اجتماعی بلوچ به عنوان ابزاری برای تحقق جاه طلبی های خود می نگریسته است. اما در نگاهی فراگیرتر، احزاب تجزیه طلب و از جمله اپوزیسیون بلوچ، در جایگاه مهره هایی از بازی بزرگ (Great Game) هستند که ایالات متحده و کشورهای غربی با ابزار نظامی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به منظور استثمار نوین و وابسته سازی ملت ها در خاورمیانه به اجرا گذاشته شده است.

وجه متمایز اپوزیسیون تجزیه طلب با افکاری جاری بلوچستان در اینست که این مجسمه های بشری و تابلوهای متجاهل نما، خود از استقلال رأی و اراده فکری بی بهره اند و بیگانگان از دانش و پتانسیل آنان قلمروی خود را توسعه می دهند و غول رسانه خویش را رونق می بخشند، آنان شیفته دموکراسی دروغین و خودساخته و بیگانه از شخصیت و هویت خویش هستند.

اپوزیسیون مدعی علاوه بر آنکه ظرفیت و توان علمی و سیاسی خود را قربانی منافع متحدان صهیونیستی نموده است، در جنایات و اعمال ضد بشری جنگ طلبان صلیبی نیز سهیم است، زیرا با سکوت بر فجایعی که هر روز در جهان از سوی جهانخواران تمامیت خواه خلق می شود، آنان را مساعدت می کنند تا با اجساد و استخوان ملتهای ستمدیده و بی دفاع، برج های آسمان خراش را افراشته تر سازند و شعله های آتش مجسمه تاریکی را افروخته تر گردانند و نیز آنان را ترغیب می نمایند تا با خون سرخ انسانهای بی گناه، چراغ های کاخ سفید و باکینگهام همچنان روشن بماند.

این گداها به سوی اجانب دست دراز می کنند تا نان جوی به آنان تصدق کنند و در این سودای شرمگین، فرهنگ، اصالت و کرامت ناداشته خود را می بازند. آنان به ظاهر بلوچ اند و خواهان دموکراسی و عدالت، اما عملا دارای  افکاری متناقض و عاری از ارزش های ملی، فرهنگی و اعتقادی مردم بلوچ و عمیقا روحی متخاصم و امپریالیستی دارند.

اما این تاثر آشکار از سیاست های استثماری غرب، غیر از عجز و استیصال آنان نیست، چراکه تزویر و فریب امپریالیست جهانی به بندشان کشیده و هویت آنان را بدون ضرب و جنگ کشته است و امروز معتقد به دموکراسی افسارگسیخته و سلیقه ای و سیاستی غیرعقلانی و متناقض فراروی خود دارند. هرچه دارند از دانش و فنون و سیاست و عقل و اعتقاد، همه به فضای بسته و تاریکخانه ای حزبی محدود گشته و از خودخواهی و امیال نفسانی شان فراتر نمی رود. آنان از درک حقایق و احترام به باورها و مولفه های بشری مردم بلوچ مردم بلوچ عتاب دارند و دچار بیماری لجاجت و عصبیت سیاسی شده اند..

میرسوبان - 2011/08/18

[e-mail]

[e-mail]